اين صنعت در سالهاى اخير از رونق زيادى برخوردار شده است
نيروى شاغل اين صنعت منحصر به همان ” گلافان یا سازندگان لنج و قايق ” قديمى است.
مصالح اوليهٔ مورد نياز لنج سازی چوبهاى جنگلى مقاوم در مقابل رطوبت براى اسکلت و تختههاى مرغوب هندى به نام ساى براى بدنه آن است. هنوز وسيلهٔ کار گلافان بسيار ابتدايى است که سبب کندى کار و کمى توليد ساليانه مىشود.
از مهمترين مراکز توليد اين صنعت در استان می شود به شهرهای بوشهر، بندر گناوه، بندر ريگ، جزيره شيف و برخى ديگر از بنادر استان اشاره کرد.
لنج و لنجسازی از روزگاران قدیم ریشه در زندگی مردمان ساحل جنوبی کشور داشته که به مرور زمان و با آمدن فن آوری های جدید این دو دستخوش تحولات بسیاری شدهاند، به طوری که لنجها که زمانی به وسیله بادبان های بزرگ و در صورت نوزیدن باد با پارو حرکت میکردند امروزه توسط موتورهای بسیار قوی گازائیلی حرکت میکنند و لنج سازانی که با استفاده از وسایل و ابزارهای دستی ساده و یا مرکب لنجهایی با تناژ پایین را چند ماهه میساختند ولی امروزه با استفاده از ماشینها و ابزارهای برقی لنج های بسیار بزرگتری را در همان مدت و یا مدت کمتری می سازند.
آشنایی با نحوه ساخت و نسبتهای اجزای لنج با ساخت ماکت لنج
لنج سازان قدیمی برای آموزش فن لنج سازی که در گویش محلی به آن گلافی میگویند به فرزندان خود ابتدا چگونگی ساخت لنجهای کوچک را آموزش میدادند تا آنها هر چه بیشتر با نحوه ساخت و نسبتهای اجزای بدنه لنج آشنا شوند.
کم کم این ماکتها به حالت تزئینی و سوغات تبدیل شدند که افراد آنها را به عنوان هدیه به یکدیگر می دادند، اگر از منظر دیگر به این ماکتها بنگریم آنها را میتوان پیام آوران گذشته سخت و درد عین حال پر از خاطره حاشیه نشینان خلیج فارس دانست.
حتی افرادی که با فرهنگ، تمدن و تاریخ مردم ساحل خلیج فارس آشنا نباشند با دیدن این تحفه خود را محو زیبایی و دقت به کار رفته در این کار هنری مییابند
قطعات دور ریز چوبهای زیبا و مقاوم مورد مصرف در ساخت لنج هم توانسته است نظر بعضی از جوانان استان را به خود جلب کند و ساخت ماکت از لنج یکی از هنرهای زیبا در بین آنان به شمار میرود که در ابتدا جنبه خود مصرفی داشته ولی اکنون به بازار های بزرگ ، شهر و استان های اطراف و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس عرضه می شود.
ولی می شود با اجرای برنامههای آموزشی لازم جوانان محلی مستعد و علاقه مند به ساخت ماکتهای لنج بتوانند با اصول طراحی و رعایت تناسب و بهبود کیفیت ابزارهای مورد مصرف آشنا شوند و نهایتا ماکتهایی تولید کنند که بتوانند در صحنه رقابت در بازارهای داخلی و خارجی گوی سبقت را از دیگر صنعتگران هنرمند این رشته برباید.
گاهی از چوبهای زیبا و مقاوم لنج که کم هم نیست توسط جوانان برای ساخت ماکت لنج استفاده می شود. این هنر در ابتدا به عنوان سرگرمی صورت می گرفت، اما همانطور که گفته شد امروزه پای این ماکت های زیبا علاوه بر بازارهای ایران به کشورهای همسایه نیز رسیده است.
وجود چوبهای دور ریز کارگاههای لنج سازی، علاوه بر رونق بخشیدن به تولید ماکتهای لنج، برخی هنرمندان خلاق گناوهای از جمله استاد این رشته سـعـید معـرف را به خلق آثار بدیعی از چوب وا داشته که جذابیت آن بیشتر به دلایل شکل های زیبا و ظریف آن است که به شکل های مختلف طراحی شده و از قبیل تولیداتی است که بی تردید مورد توجه هر گردشگر تازه وارد به بندر قرار خواهد گرفت.
کسب و کار ” گلافی” زمانی سکه بود/ کسادی بازار و ترس از بیکاری
استاد سعید معرف با اینکه بسیار جوان است ولی دستهايش كار را خوب ميشناسند و دلش عمري است كه با پيشه مردمان این منطقه ساحل نشین عجين شده است البته او با لنج و دریا بیگانه نیست چرا که پدرش ناخدای لنج بوده و از بچگی با فوت و فن لنج آشنایی دارد.
كارش ساختن ماکت لنج است، خودش مي گويد: ” گلافي ” مدتی کسب و کارش به قول معروف سکه بود اما این روزها به دلیل تحریمها تولیداتش در کشورهای همسایه جایگاهی برای فروش و عرضه ندارد.
مرد جوان از بيكاري ميترسد و نميداند كه كارگاه سنتي ماکت لنج سازي تا چه زماني سرپا مي ماند، ياد کسادی بازار كه مي افتد، نفسش ميگيرد، چون که ارمغان بیکاری دستهای خالی است و شرمندگی در برابر زن و فرزند.
ولی مرد جوان با تمامی این مشکلات دلسرد نیست و برای امرار معاش و کسب روزی حلال هنوز دستش به كار مي رود و دل گرم است چون که او در اندیشه روزهای آینده است؛ هر چند دلش هنوز قرص نیست اما حالا بايد كار كرد، چوبها آمادهاند، مرد گلاف هنوز ماکت لنج ميسازد.
از نگهبانی لنجها تا ساخت لنج
گفتگویی با سعید معرف ماکتساز لنج استان بوشهر انجام دادیم که در این گفتگو به بیان نحوه آشنایی با لنج و ماکت و ساخت آن پرداخته است.
اواخر دهه هفتاد پدرم ناخدا عزیز برای من و برادرم ” کپری ” لب خور ساخت که در آن از لنجها و قایقهایی که در آن منطقه میایستادند نگهبانی کنیم، از آنجا بود که با لنج و نحوه ساخت آن آشنا شدم و هنگامی که شیفت نگهبانی من آعاز می شد ساعتها می نشستم و به بدنه لنجها نگاه میکردم.
کم کم با اجزای لنج مانند “قمباره” ( اتاق ناخدا )، “خن” ( انبار پایین لنج )، “سکان” ( فرمان لنج ) و دیگر قسمت ها آشنا شدم و نحوه ساخت آن را به صورت نظری آموختم و برای اولین بار تصمیم گرفتم که ماکتی از “ماشوه” ( نوعی لنج کوچک ) بسازم، اما دنبال راهی بودم که این ماکت را به سادهترین حالت ممکن بسازم، به همین خاطر کاغذ و خط کش و مداد آوردم و با مختصر آشنایی که با رسم و ریاضی داشتم شروع به طراحی یک لنج با اسکلت درونی آن کردم.
بعد از آن مقداری چوب خریدم و الگوهایی از نقشه استخراج و روی چوب پیاده کردم و قطعات را برش زده و با دقت مطابق طرح مونتاژ کردم اما لنج جالبی از آب در نیامد ولی آن اولین کار من بود که به همراه پدرم که ناخدای لنجهای صادراتی به ابوظبی بود دادم تا آن را در امارات بفروشد.
شروع بهکار ماکت سازی لنج بهصورت رسمی
پس از پایان خدمت مقدس سربازی من هم مانند بسیاری از جوانان گناوهای جذب بازار و در مغازهای مشغول به کار شدم اما کار کردن در بازار با روحیات من سازگار نبود و پس از دو سال تصمیم گرفتم به کار مورد علاقه ام یعنی ماکت سازی لنج روی بیاورم چون که میدانستم بازاری برای عرضه این ماکتها وجود دارد که میتوانم آنها را با قیمت خوب به فروش برسانم.
با مختصر وسایلی که در خانه داشتم و مقداری چوب ساج در حیاط خانه شروع به ساخت ماکت کردم و پس از ساخت چندین ماکت در خرداد سال 85 تصمیم گرفتم برای عرضه کارهایم به کشورهای حوزه خلیج فارس سفر کنم و به همین خاطر بهعنوان ملوان لنجهای صادراتی به امارات رفتم و در آنجا ماکتهایم با استقبال چشمگیری از سوی توریستها و مردم امارات روبرو شد.
پس از آن تقاضا آنقدر زیاد شد که دیگر نمیتوانستم در حیاط خانه کار کنم و به همین دلیل کارگاه کوچکی دایر کردم و دستگاه برش چوب و دیگر وسایل مورد نیاز را تهیه و کار را کمی بیشتر گسترش دادم.
این روند به طوری پیش رفت که سه ماه مشغول ساختن ماکت میشدم و یک ماه برای صادر کردن و فروش آنها به خارج سفر میکردم به نوعی سالانه سه مرتبه میتوانستم تولیدات کارگاهم را صادر کنم.
البته در این مدت به عنوان ملوان میبایستی وظایفی که بر عهده داشتم را انجام دهم و اینکه چند روز را در مسیر رفت و برگشت هدر میدادم و این باعث میشد که وقت زیادی از من تلف شود و نتوانم به کار اصلی خود برسم به همین خاطر تصمیم گرفتم که تولیدات کارگاه را با لنج به خارج از کشور صادر و خودم با پرواز هوایی به کشور امارات سفر کنم.
در این چند سال پیشرفت در کارم به وضوح دیده میشد و دیگر نمیتوانستم تمامی مراحل تولید تا فروش را به تنهایی انجام دهم به همین دلیل فروش ماکتها را به شخص دیگری سپردم و کارگاه بزرگتری را در اوایل سال 90 دایر کردم و آن را با عنوان شرکت تعاونی ساج جنوب گناوه به ثبت رساندم و برای گسترش تولید و صادرات جذب نیرو کردم به صورتی که قسمتهای مختلف تولید که شامل برش قطعات، مونتاژ، رنگ آمیزی و خیاطی هست را به شاگردانم سپردم و اینگونه چند نفر دیگر هم با خودم مشغول به کار کردم.
چگونگی صادرات ماکتها به کشورهای همسایه
نحوه فروش به این صورت بود که تولیدات را با لنج به کشور امارات و شهر ابوظبی می فرستادم و در آنجا با پرداخت مختصر گمرکی ماکتها را در بازاری که به همین منظور در نظر گرفته شده بود عرضه می کردم.
با وجود اینکه ویزای سیاحتی داشتیم میتوانستیم کار فروشندگی محصولات را ادامه دهیم، اما متاسفانه در این اواخر تمامی این امکانات از ما گرفته شد و به عنوان مثال گمرکی اجناس 10 برابر شد.
همچنین مکانی که برای فروش اجناس در نظر گرفته شده بود از ما گرفته شد و همچنین فرصتی که به ما برای فروش اجناس داده می شد نیز برداشته شد و هر لنج ایرانی فقط اجازه تخلیه بار را دارد.
و اما وضعیت کار در حال حاضر
در این هفت سال فعالیتم گسترش و پیشرفتی هر چند آهسته و پیوسته داشتهام که این دو را مدیون برنامه ریزی و آینده نگری واقع بینانه هستم.
من اکنون با مختصر فروشی که در بندر گناوه دارم روزگار می گذرانم اما در شرایط کنونی با قطع صادرات و کاهش شدید فروش دور نمای واضحی از آینده ندارم و امیدوارم هر چه زودتر شرایط بهتری بوجود آید.